بی بال پریدن..
|
این جا پر است از آدم هایی که یکدیگر را نمی شناسند و برای هم دست تکان میدهند. احوال پرسی می کنند و نام یکدیگر را نمی دانند. لبخند هایشان زیباست ، اما تلخ. مثل قهوه ای که تا روی شکر نبیند، لب هایش تبسم را به یاد نمی آورند. حرف ها و سخن هایشان به دانه های قهوه می ماند، که با کوچک ترینشان می شود تمامی کام ها را تلخ کرد!! . . این زمینیان، قهوه وار زیستن را دوست دارند! به جای سیب ،قهوه می کارند در باغچه ی دلشان!!! . . . . خداوندا! معبودم! با دستان خودت کمی شکر به زندگی هایمان بپاش!به نقل و نبات هایمان! قند ها را خودت در دلمان آب کن. شاید ، توانستیم رسم قهوه وار زیستن را فراموش کنیم!!!!
پینوشت:نقل و نبات ها همیشه شیرین نیستند!تنها اندکی! آن هم وقتی از پشت ویترین ها به بیرون می نگرند!! شیرینمان کن معشوق!!
یا ارحم الراحمین [ سه شنبه 91/1/22 ] [ 11:19 عصر ] [ نقل و نبات ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |